پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، به منظور گسترش فرهنگ «پژوهش» در جامعه و ارج نهادن به مقام شامخ «پژوهشگران»، 25 آذر از سوی «شورای فرهنگ عمومی» کشور به نام «روز پژوهش» نامگذاری شد. وزارت «علوم، تحقیقات و فناوری» نیز از سال 1379چهارمین هفته آذر ماه را به نام هفته پژوهش نامگذاری کرده است.
علت
نامگذاری چنین روزی این است که در این روز، مردم با اهمیت پژوهش، نقش،
جایگاه و تأثیر آن در اداره سازمانها، اداره کشور و جامعه و بهبود وضع
زندگی شهروندان آشنایی بیشتری پیدا کنند و از زاویهای دیگر در جریان
کارکرد مؤسسات، سازمانها و مجموعههایی که ماهیت وظایفشان، پژوهشی است
قرار گیرند.
این روز همچنین فرصتی است تا مردم و دوستداران علم و پژوهش
با یکدیگر به تعامل بپردازند و مردم بیشتر در جریان فعالیتهای پژوهشی
انجام شده در بخشهای گوناگون کشور قرار گیرند.
در دنیای امروز، دانایی
یکی از محورها و شاخصهای اصلی پیشرفت و تعالی هر جامعه به شمار میرود.
سنجش سطح دانایی به میزان تولید و مصرف اطلاعات و گسترش دانایی به دسترسی
سریع و آسان به منابع علمی موثق وابسته است. دانستههای ما یا با مطالعه
منابع اطلاعاتی موجود و یا بنا به پژوهشهایی که خود انجام میدهیم، به دست
میآید.
اگر این دانستهها بر پایه نتایج پژوهشهای قبلی باشد، در
واقع به مصرف اطلاعات پرداختهایم و اگر مبتنی بر مشاهدات و تحلیلهای جاری
باشد، تلاش ما به تولید اطلاعات منجر شده است؛ بنابراین، منبع اصلی تولید
اطلاعات و دانش جدید در واقع حاصل فعالیتهای پژوهشی است که انجام میگیرد.
پژوهش در هر موضوع، به هر گونه و در هر سطحی که انجام شود، تلاشی منسجم و
نظاممند در راستای توسعه دانش موجود درباره موضوعهایی است که با آنها
سروکار داریم. پژوهش کوششی است برای یافتن بهترین راهکارهای ممکن برای حل
مشکلات موجود در عرصههای زندگی.
به گفته صاحبنظران، پژوهش سه ویژگی را
در برمی گیرد؛ فرایندی بودن پژوهش، نظم و استمرار در انجام فعالیت و هدف
نهایی که کشف حقیقت یا افزایش آگاهی است. ویژگی سوم به خوبی هدف غایی هر
فعالیت پژوهشی و جهت آن را مشخص میکند. پژوهش میباید با هدف کشف حقیقت
صورت پذیرد و در صورتی که این هدف تحقق نیابد، کار پژوهشی ابتر است.
در
پژوهش معمولا نقاط ضعف و قوت موضوع یا یک محصول بررسی یا کارکرد یک سازمان
و نهاد ارزیابی میشود و بر مبنای نتایج به دست آمده از آن پژوهش، میتوان
برای کارایی بیشتر آن نهاد برنامهریزی کرد و راهکار ارائه داد.
نوع و
سطح فعالیتهای پژوهشی یکی از شاخصهای اصلی توسعه و پیشرفت محسوب میشود.
پژوهش یکی از محورهای مهمی است که ضامن پیشرفت و توسعه پایدار در هر کشور
به شمار میآید. اگر پژوهشی نشود، دانش بشری افزایش نیافته و دچار سکون و
رکود خواهد شد. بدون انجام پژوهش امور آموزشی نیز از پویایی و نشاط لازم
نیز برخوردار نخواهد بود.
کتابخانهها و مراکز اطلاع رسانی به عنوان
مراکز اصلی گردآوری و سازماندهی منابع اطلاعاتی ابزار لازم را برای
پژوهشگران و توسعه پژوهش فراهم میکنند. از آنجا که هیچ پژوهشی نمیتواند
بدون برقراری پیوند با پیشینه پژوهشی در حوزه موضوعی خود موفق باشد، دسترسی
به منابع اطلاعاتی روزآمد یکی از مهمترین نیازهای پژوهشگران است.
توسعه
علمی، صنعتی و فرهنگی هر کشور بدون پرداختن به امر پژوهش با موفقیت چندانی
همراه نخواهد بود. در واقع پژوهش موتور محرک پیشرفت و توسعه محسوب میشود.
حتی اگر نشانههایی از توسعه بدون پرداختن به مبانی پژوهشی رخ دهد آن
توسعه مستمر و پایدار نخواهد بود و نمیتواند مسیر مطمئنی را طی کند.
بنابراین، پژوهش مبنای توسعه است و تضمینی برای استمرار توسعه به شمار
میآید. همچنین، به کار بستن نتایج پژوهشهای انجام شده در هر زمینه به
بهبود راهکارها و روشهای معمول در زمینههای مورد نظر منجر میشود.
یکی
از عوامل اساسی پیشرفت در کشورهای توسعه یافته، توجه خاص به امر پژوهش
است. اصولا هر نوع پیشرفت و توسعه ارتباط مستقیمی با تحقیقات علمی دارد و
رشد و توسعه کشورهای پیشرفته، در نتیجه سرمایهگذاری در بخش پژوهش است. حجم
وسیع پژوهشهای علمی در کشورهای توسعه یافته صنعتی گویای این واقعیت است.
کشورهای پیشرفته صنعتی بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را به سرمایه
گذاری در امور پژوهشی و تحقیقاتی اختصاص دادهاند. پژوهش میتواند جلوی
بسیاری از دوباره کاریها، اتلاف وقت و بودجه را بگیرد. هر قدر موضوعی
بزرگتر و بااهمیتتر باشد نیاز به پژوهش برای تصمیمگیری درباره اجرای آن
بیشتر است.
برای برنامه ریزی بلند مدت نیز نیاز به تحقیقات بیشتر است.
در صورتی که برنامه ریزی فاقد پشتوانه تحقیقاتی باشد و به طور همه جانبه
پیش از آغاز مورد بررسی قرار نگرفته باشد، به یقین در اجرا و عملیاتی شدن
با مشکل روبه روخواهد شد. از این رو میتوان گفت پژوهش به ویژه در
تصمیمگیریهای کلان نقش عمدهای دارد. از همین روست که بسیاری، پژوهش را
«حلقه مفقوده توسعه» یا «سنگ زیر بنای توسعه» مینامند.
با نگاهی به
سابقه پژوهش و کار پژوهشی در ایران، خواهیم دانست که کشورمان در این حوزه،
جایگاهی که در شان آن می باشد، کاملا برخوردار نیست. متاسفانه در ایران،
فرهنگ پژوهش برخلاف فرهنگ آموزش، گسترش لازم نیافته و کاملا نهادینه نشده
است. اما فارغ از این نقاط ضعف در زمینه مسائل پژوهشی، آنچه در این بحث
حائز اهمیت است، استفاده مفید و موثر از ظرفیتهای موجود تحقیقاتی کشور به
منظور انجام اقدامات مدبرانه در بهبود تولید ملی در کشور است.
اگر
مسوولان حوزه کلان کشور هدایت منابع مالی خود را منوط به نتایج کار
پژوهشگران در پایش و ارزیابی مستمر کنند، می توانیم نتایج والای آن را در
همه حوزه ها مشاهده نماییم.