شهرت چشمگیری داشت و همواره در معرض توجهات بود؛ اما شخصیتی فروتن داشت و همواره با اشتیاق به مطالعات سایر همکارانش توجه میکرد و با طرح پرسشهای مختلف، سعی در ایجاد مسیرهای نوین داشت.
میرزاخانی، در جریان نشستها و کنفرانسها با سایر محققان جوان عرصه ریاضی به اشتراک نظر می پرداخت ومشهور به این بود که بیتفاوت از کنار چالشهای سخت و دشوار عبور نمیکند و آنها را تجزیه و تحلیل میکرد.
آن چه خواندید، بخشی از گزارش نشریۀ « نیچر» دربارۀ مریم میرزا خانی، استاد فقید و بانوی موفق ریاضی جهان است.
جعفر نیوشا، معلم هندسه مریم میرزاخانی در دبیرستان فرزانگان تهران، دربارۀ وی میگوید: «کافی بود که سایر دانشآموزان کلاس به چند تمرین و مساله پاسخ درست دهند تا تصور کنند که جهان را به تسخیر خود درآوردهاند؛ اما مریم و رؤیا* با آنها متفاوت بودند. سختترین تمرینها را هم با خطی خـــــوش و بهدرستی پاسخ میدادند؛ ولی محال بود که بر این توانایی خود فخر بفروشند. آنها در عین تواضع و فروتنی، بهترینهای کلاس درس هندسه را رقم میزدند، اما به دنبال این نبودند که خود را برتر از سایر دانشآموزان کلاس معرفی کنند؛ بلکه آنها به دنبال هدفی بودند که هر روز به آن بال و پر میدادند؛ یعنی با جدیت به دنبال تحقیقات خارج از کلاس درس، مرور مجلههای خارجی و خواندن منابع درسی مهم و چالش برانگیز بودند.»
خاطرات سال 1994 و المپیاد جهانی ریاضی هنگکنگ و سال 1995 و المپیاد کانادا، بخوبی در ذهن استاد نیوشا حک شده است. او میگوید: «در پی آزمون مقدماتی که از داوطلبان گرفته شده بود 80 الی 100 نفر برگزیده شدند. در آن سالها مرسوم بود که دانشآموزان پذیرفته شده در آزمون مقدماتی را در تعطیلات عید نوروز به یکی از استانهای کشور میبردیم و آزمون دوم را آنجا برگزار میکردیم. در این مرحله، استادان بنامی از دانشگاههای مختلف کشور، که از جمله آنها دکتر کرمزاده، استاد ریاضی دانشگاه اهواز، دکتر رضوی، استاد دانشگاه امیرکبیر، و دکتر تابش، استاد دانشگاه صنعتی شریف، و سایر معلمان فرهیخته در حوزه ریاضیات بودند، حضور داشتند که این بار 12نفر برای شرکت در المپیاد انتخاب میشدند. از بین این 12 نفر، شش دانشآموز به المپیاد جهانی فرستاده میشدند و شش دانشآموز باقی مانده از آزمون سراسری معاف میشدند.
مریم و رؤیا جزو دانشآموزانی بودند که در سفر کرمان و یزد در جمع شش دانشآموز منتخب بودند و همه استادان و معلمان را به این یقین رسانده بودند که باید منتظر درخشش آنها در عرصه جهانی باشیم. همینطور هم شد و در المپیاد هنگکنگ، مریم مدال طلا و رؤیا مدال نقره را کسب کرد. در سال بعد و در المپیاد کانادا باز هم این عناوین تکرار شد؛ با این تفاوت که مریم در المپیاد کانادا تنها دختری بود که به هر شش سؤال مطرح شده در آزمون پاسخ کامل داده بود و در نهایت به عنوان نخستین دختری انتخاب شد که نمره 42 از 42 را به دست آورد !»
میرزاخانی، در شرایطی مدرسه ابتدایی را تمام کرد که جنگ ایران و عراق تمام شده بود و فرصتهایی برای دانشآموزان دارای انگیزه در حال فراهم شدن بود. او در آزمون ورودی مدرسه راهنمایی فرزانگان شرکت کرد. خودش میگوید که خوششانس بوده است؛ چون در شرایطی پا به مرحله نوجوانی گذاشت که شرایط کشور، پایدارتر شده بودند.
در نخستین هفتهای که وارد مدرسه فرزانگان شد، دوست مادامالعمرش را پیدا کرد: رؤیا بهشتی. او حالا استاد ریاضی دانشگاه واشنگتن در سنت لوییس است.
جالب است بدانید که در سال اول دوره راهنمایی، وضعیت ریاضی میرزاخانی چندان جالب نبود؛ به طوری که معلم ریاضیاش، او را صاحب نبوغ خاصی تشخیص نمیداد. میرزاخانی، به همین خاطر، علاقهاش را به ریاضی از دست داد؛ اما در سال بعد او معلمی داشت که مشوقش شده بود؛ بنابراین، عملکرد او در ریاضی به شیوه چشمگیری بهتر شد و در سال دوم دیگر او مبدل به یک ستاره شده بود.
وی و دوست صمیمیاش، رؤیا، عادت داشتند که کتابفروشیهای نزدیک مدرسه را جست و جو کنند، از آنجا که زیر و رو کردن کتاب در کتابفروشیها با نارضایتی فروشندگان کتاب همراه بود، آنها مجبور بودند که به صورت تصادفی کتابها را بردارند و بخرند.
در مقطع دبیرستان، میرزاخانی و خواهران دوقلوی بهشتی به دبیرستان فرزانگان رفتند و در آنجا بود که آن سه تصمیم گرفتند که مسالههای المپیاد انفورماتیک را با هم حل کنند. آنها میخواستند ببینند که چقدر توانایی حل این دست مسایل را دارند، برای همین منظور، به صورت مشترک روی آنها کار کردند و توانستند سه مساله از شش مساله را ظرف چند روز حل کنند؛ البته در آزمون واقعی، هر شرکتکننده تنها سه ساعت وقت برای حل کردن مسایل داشت.
با هدف کشف تواناییهای خودشان در رقابتهای مشابه، آن سه نفر، پیش مسؤولان دبیرستان رفتند و خواستند که کلاسهایی برای حل مسایل المپیادها در دبیرستان تشکیل شود؛ مثل همان کلاسهایی که در دبیرستانهای پسرانه برگزار میشد. خوشبختانه مدیر دبیرستان به میرزاخانی اطمینان داد که با وجود اینکه تا آن زمان هیچ دختری نتوانسته بود وارد تیم المپیاد ریاضی ایران شود، میرزاخانی شایستگی ورود به این تیم را دارد، و در نهایت نیز به قلۀ موفقیت در المپیاد رسید.
ولی گرفتن مدال طلای المپیاد، لزوما تضمینکننده موفقیت در پژوهشهای ریاضی نیست. در مسابقات ریاضی، کسی میآید و یک مساله را با یک پاسخ هوشمندانه طراحی میکند، اما وقتی وارد پژوهش واقعی میشویم، با مسایلی روبرو میشویم که اصلا ممکن است پاسخی نداشته باشند؛ ولی میرزاخانی در دانشگاه و دنیای ریاضیات نیز توانایی ایجاد نگرش خاص خود را داشت.
دکتر عبادا... محمودیان، استاد ریاضی دانشگاه صنعتی شریف، دربارۀ وی میگوید: «مریم میرزاخانی در سال ١٣٧٢، دانشآموز دوم دبیرستان بود. ما اردوهایی تابستانی در دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتی شریف برای دانشآموزان دبیرستانهای مختلف از تهران به صورت داوطلبانه برگزار میکردیم و از دبیرستانها میخواستیم که دانشآموزانشان را برای شرکت در این اردوها به ما معرفی کنند. نیمی از این دانشآموزان، دختر و نیمی دیگر پسر بودند. مریم میرزاخانی هم در آن دورهها شرکت کرده بود. هرکدام از همکاران ما در آن دورهها، یکی دو جلسه سخنرانی نموده و در ادامه مسالههایی را مطرح میکردند.
من آنجا مسالهای را مطرح کرده بودم که مریم میرزاخانی با رؤیا بهشتی به قسمتی از این مساله، که تا آن زمان حل نشده بود، پاسخ دادند، و آشنایی ما از آنجا شروع شد. آن دو هر روز عصر به دانشگاه میآمدند و در ادامه حل آن مساله با هم همکاری میکردیم تا اینکه بعد از یک سال آن مساله را تا یک جایی حل کرده و نتیجه آن را در بیست و پنجمین کنفرانس ریاضی کشور ارایه دادیم و در مجموعه مقالات معتبر در خارج از کشور چاپ کردیم.
وی یکی دو مقاله دیگر نیز در دوره کارشناسی کار کرده بود. ما هم سعی میکردیم به او کمک کنیم که در نهایت آنها هم چاپ شدند. در حقیقت، وی قبل از خروج از ایران، سه مقاله منتشر کرد که بعدها «رفرنس»های خوبی نیز گرفت.
یکی از این مقالهها به کتابهای درسی راه یافته است. این موضوع در یک کتاب درسی معروف نظریه گراف بیان شده و در اغلب دانشگاههای آمریکا و دیگر کشورهای جهان تدریس میشود و به نام مریم میرزاخانی ثبت شده است.»
دکتر مسعود آقایی نیز دربارۀ وی میگوید : «انگار همین دیروز بود .... دقیقا به خاطر دارم که در یکی از جلسات، دکتر شهشهانی قضیهای را اثبات کردند که تقریبا دو صفحه راه حل داشت. اثبات که تمام شد٬ خانم میرزاخانی(که سمت راست استاد و تقریبا انتهای کلاس در کنار خانم بهشتی نشسته بودند)، از استاد اجازه گرفت که یک راه دیگر پیشنهاد دهد؛ اتفاقی عجیب در کلاس دکتر شهشهانی که هوش و ذکاوت و شیوه تدریس ایشان در دانشگاه زبانزد بود، رخ داد: همۀ نگاهها به سمت مریم برگشت.
مریم میرزاخانی تقریبا ۲۰ ثانیه در مورد ایده توضیح داد و دکتر شهشهانی که با وجود ۶۰ سال سن، هنوز ذهنی فعال داشتند، ایدۀ ایشان را فهمید و راه حل دوم اثبات را بر اساس ایده منحصر به فرد مریم عزیز ادامه دادند و به طور بسیار کوتاه، قضیه اثبات شد.
کسانی که رشته ریاضی خواندهاند، دقیقا میفهمند که ایده دادن برای اثبات قضیه، کار سادهای نیست؛ آن هم به صورت فی البداهه ! این کار فقط از نابغه ای چون مریم میرزاخانی بر میآمد.
میرزاخانی، بعد از حضور در دانشگاه شریف، در سال ۱۹۹۹ به دانشگاه هاروارد رفت و در آنجا در همایش مکمولن شرکت کرد. در آغاز او چیز زیادی از مسایلی که مکمولن مطرح میساخت، درک نمیکرد، اما شیفته زیبایی مساله، یعنی هندسه هذلولیها، شده بود. او به دفتر مکمولن میرفت و وی را با سؤالات بیشمارش بمباران میکرد و پاسخها را با عجله یادداشت مینمود.
او در ذهنش تصویری از مسایل را مجسم میکرد و بعد به دفتر مکمولن میآمد و شرحشان میداد. میرزاخانی شیفته سطوح هذلولی (سطوحی به شکل دونات با دو یا تعداد بیشتری حفره) شده بود.
یک قرن است که این سطوح مورد توجه شاخههای مختلف دانش ریاضی یا حتی فیزیک قرار گرفتهاند؛ اما در این مدت، به بسیاری از سؤالات در زمینه این سطوح پاسخ داده نشده است. یکی از این سؤالات در مورد خطوط مستقیم یا geodesic ها روی سطوح هذلولی است.
یک سطح هذلولی را در ذهن تصور کنید و بعد خطوط مستقیمی را در نظر بیاورید که دو نقطه دلخواه، آن را به هم متصل میکنند؛ حالا به نظرتان چطور میشود تعداد خطوط مستقیمی را محاسبه کرد که طول مشخصی داشته باشند؟!
میرزاخانی، در تز سال ۲۰۰۴ در مورد همین خطوط کار کرده بود. تز او در قالب سه مقاله در سه نشریه معتبر ریاضی چاپ شد.
مساله دشوار بعدی این بود: پیش بینی شیوه حرکت و نحوه رفتار یک توپ بیلیارد، روی میزی که به جای شکل معمول به صورت چندضلعی است. یک قرن پیش ریاضیدانان این مساله ظاهرا آسان را مطرح کردند؛ اما در این یک قرن، پاسخ سرراستی برای این مساله پیدا نشده بود، تا اینکه در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳، میرزاخانی، اسکین و امیر محمدی موفق به حل آن شدند.
میرزاخانی، عادت داشت که هنگام کار، طراحیهای و تجسماتش را روی کاغذ بکشد. او تکه کاغذهای بسیار بزرگی را روی کف اتاق میگذاشت و بعد ساعتهای طولانی نقشهایی روی آنها میکشید که در نگاه اول یکسان به نظر میرسید.شاید زمینه تحقیقاتی میرزاخانی آنقدر انتزاعی و پیچیده بود که راههای معمولی حل قدم به قدم مسایل، در مورد آنها پاسخگو نبود.
زمینه تحقیقاتی میرزاخانی، با قسمتهای مختلف ریاضیات، مثل هندسه تفاضلی، تحلیل پیچیده و سامانههای دینامیک، مرتبط بود.
میرزاخانی، خودش را ریاضیدان کندکاری میدانست. او دوست داشت که سالها به صورت عمقی روی مسایل کار کند. مسایلی وجود دارند که بیش از یک دهه روی آنها کار کرده است. وی هرگز ناامید نمیشد و آهسته و پیوسته، روی مسایل کار میکرد.
این استاد مطرح دنیای ریاضیات، در مصاحبهای میگوید: «کسی که مرا به طور کلی به علم علاقهمند کرد، برادر بزرگترم بود. اولین خاطره من از ریاضیات، مربوط به وقتی است که او راجع به مسالهای برایم گفت که چگونه میتوان اعداد 1 تا 100 را باهم جمع کرد. فکر میکنم که وی این مطلب را که چگونه «گوس» این مساله را حل کرد، در یک مجله علمی خوانده بود. این راهحل برایم بسیار جالب بود. این اولینباری بود که از یک راهحل زیبا لذت میبردم؛ گرچه خودم نتوانسته بودم این راهحل را پیدا کنم.»
وی همچنین در گفت و گویی دیگر، در پاسخ به اینکه آیا مایلید فرزندتان ریاضی بخواند، میگوید: « امیدوارم که او و کلا همه بچهها ریاضی را جدی بگیرند. دوست ندارم که فرزندم مثل افرادی شود که تا صحبت از ریاضیات میشود، میگویند من از ریاضی هیچ چیز نمیدانم؛ یعنی اصلا به خود امکان نمیدهند که به آن فکر کنند؛ البته در ایران خیلی این طور نیست؛ ولی در آمریکا زیاد پیش میآید. ریاضی به درست فکر کردن کمک میکند؛ حتی یک پزشک یا کسی که کار دیگری هم میکند، اگر ریاضیاش قوی باشد، میتواند جلو باشد.»
مریم میرزاخانی،نابغه ریاضی دنیا، 24 تیر ماه امسال پس از جدال چند ساله با بیماری سرطان، سرانجام تسلیم مرگ شد و در آمریکا درگذشت. شاید بهتر باشد این طور گفت که فقط سرطان بود که توانست او را برای همیشه آرام کند.
این بانوی ریاضیات دنیا، در آخرین پست خود در فیسبوک نوشته است: «هر چقدر بیشتر برای ریاضیات زمان گذاشتم، بیشتر هیجان زده شدم.»
فهرستی از موفقیتهای علمی ایشان که برخی به نوعی اولین افتخار از این نوع بوده است بدین شرح است:
1372:کسب همزمان مدال طلای المپیاد ریاضی و کامپیوتر (اولین دختر همراه با رؤیا بهشتی که وی نیز در آن سال موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی شد).
1373:عضویت در تیم ملی المپیاد ریاضی ایران (اولین دختر همراه با رؤیا بهشتی).
1373: کسب مدال طلای المپیاد بینالمللی ریاضی (اولین دختر ایرانی).
1374: عضویت در تیم ملی المپیاد ریاضی برای دومین مرتبه (اولین دختر).
1374: کسب مدال طلا و نمره کامل در المپیاد بینالمللی ریاضی (اولین ایرانی).
1374: ورود به مقطع کارشناسی رشته ریاضی در دانشگاه صنعتی شریف.
1376: عضویت در تیم ریاضی دانشگاه صنعتی شریف و کسب رتبه اول فردی.
1377:عضویت در تیم ریاضی دانشگاه صنعتی شریف و کسب رتبه دوم فردی.
1377: اتمام مقطع کارشناسی در سه سال و گرفتن پذیرش از دانشگاه هاروارد.
از این به بعد نیز زندگی علمی مریم میرزاخانی با افتخارات جدیدی همراه بود:
2004:اخذ درجه دکتری به هدایت کورتیس مکمولن (برنده جایزه فیلدز در سال 1998).
2005: شروع به کار به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه پرینستون.
2005: معرفی وی به عنوان یکی از ده ذهن جوان برگزیده از سوی نشریه Popular Science در آمریکا.
2009: دریافت جایزه بلومنتال از طرف AMS.
2010: سخنران مدعو کنگره بینالمللی ریاضیدانان.
2013:دریافت جایزه ستر از طرف انجمن ریاضی آمریکا.
2014:دریافت جایزه بنیاد ریاضیات کلی.
2014: دریافت مدال فیلدز.
* رؤیا بهشتی ، دوست و همکلاسی مریم میرزا خانی، که همزمان با وی مدال طلای المپیاد ریاضی را گرفت. او در حال حاضر، استاد ریاضی دانشگاه واشنگتن در سنت لوییس است.
منبع: سنجش