حکایتی جالب برای درس خواندن

فرض می‌کنیم قصد سفر از مبدأ به مقصد را داریم. به موقع رسیدن در مقصد و شرکت در یک جلسه‌ی مهم که در مقصد وجود دارد ضرورری است و تأخیر موجب از دست دادن بخشی از سرمایه‌ی ما می‌شود. برای این سفر دو مسیر وجود دارد: مسیر اول مسیر AC است. این مسیر کوتاه‌تر است اما مناظر طبیعی وجود ندارد و مسیر خشک و زمین‌های بایر است. مسیر دوم مسیر ABC است که مراتع سرسبز و درختان راست‌قامت در آن چشم رهگذران را به خود جلب می‌کند. ما با دو نگاه مختلف به مسئله می‌پردازیم.

حکایتی جالب برای درس خواندن


نگاه احساسی: با توجه به زیبایی مناظر راه از مسیر طولانی‌تر برویم و در طول مسیر شاد باشیم و با تأخیر به جلسه برسیم.

نگاه منطقی: طبق قوانین ریاضی مجموع دو ضلع از ضلع سوم بلندتر است؛ بنابراین برای به موقع رسیدن باید از مسیر کوتاه‌تر رفت و به لذت‌های آنی توجه نکرد بلکه منافعی که در مقصد وجود دارد سختی راه را آسان می‌کند.

حکایت درس خواندن هم بی‌تشابه با این مسیر نیست. توجه به درس‌های تخصصی هر چند در نظر سخت به نظر می‌آید اما راه را کوتاه‌تر و منافع ما را که در رسیدن به اهداف ماست تأمین می‌کند و توجه بیش از حد به درس‌های عمومی به دلیل ساده‌تر بودن درس‌ها، ما را از رسیدن به موقع به اهداف کمی دورتر می‌کند.

امیدوارم در رسیدن به مقصد خود همیشه سبز باشید.