بنویس همیشه همرات داشته باش
مساحت و محیط اشکال هندسی
👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
۱)مساحت مـــربع = یـــک ضلع × خـــودش
محیــط مـــربــــع = یک ضلع × ۴
۲) مساحت مسـتطیـــــــل = طـول × عـرض
محیط مستطیل = ( طول + عرض) × ۲
۳) مساحت مثلث = ( قاعده × ارتــــــفاع ) ÷ ۲
محیط مثلث = مجموع سه ضلع
۴) مساحت مثلث متساوی الاضلاع = ( قاعده × ارتفاع ) ÷ ۲
محیط مثلث متساوی الاضلاع = یک ضلع × ۳
۵) مساحت مثلث متساوی الساقین = ( قاعده × ارتفاع ) ÷ ۲
محیط مثلث متساوی الساقین= مجموع سه ضلع
۶) مساحت مثلث قائم الزاویه = ( قاعده × ارتفاع ) ÷ ۲
محیط مثلث قائم الزاویه = مجموع سه ضلع
۷) مساحت ذوزنقه = ( قاعده بزرگ + قاعده کوچک ) × نصف ارتفاع
محیط ذوزنقه = مجموع چهار ضلع
۸) مساحت لوزی = ( قطر بزرگ × قطر کوچک ) ÷ ۲
محیط لوزی = یک ضلع × ۴
۹) مساحت متوازی الاضلاع = قاعده × ارتفاع
محیط متوازی الاضلاع = مجموع دو ضلع متوالی × ۲
۱۰) مساحت دایره = عدد پی ( ۱۴/۳ ) × شعاع × شعاع
محیط دایره = عدد پی ( ۱۴/۳ ) × قطر
۱۱) مساحت کره = ۴ × ۱۴/۳ × شعاع به توان دو
حجم کره = چهار سوم × ۱۴/۳ × شعاع به توان سه
۱۲) مساحت بیضی = (نصف قطر بزرگ × نصف قطر کوچک ) × ۱۴/۳
۱۳ ) محیط چند ضلعی منتظم = یک ضلع × تعداد اضلاعش
۱۴ ) حجم مکعب مستطیل = طـول × عـرض × ارتفاع
حجم مکعب مربع = قاعده × ارتفاع ( طول یال×مساحت یک وجه)
۱۵ ) حجم هرم = مساحت قاعده ی هرم × ارتفاع هرم× یک سوم
۱۶) مساحت جانبی استوانه = محیط قاعده × ارتفاع حجم استوانه = مساحت قاعده × ارتفاع
سطح کل استوانه = سطح دو قاعده + مساحت جانبی ( مساحت مجموع دو قاعده + ارتفاع × پیرامون قاعده )
۱۷) مساحت جانبی منشور = مجموع مساحت سطوح جانبی
مساحت کلی منشور = مجموع مساحت دو قاعده + مجموع مساحت سطوح جانبی
۱۸) حجم مخروط = مساحت قاعده × یک سوم × ارتفاع
__________________________________
گفتگوی زیر با محمدحسین اعلمى رتبهی 141 منطقهی 1 رشتهی ریاضی کنکور 94 انجام شده است. او که در یک سال در آزمونهای کانون شرکت کرده است، میانگین ترازش در مقایسه با میانگین تراز 3 آزمون اول حدود657 نمرهی ترازی افزایش داشته است:
لطفا خودتان را معرفی کنید و بگویید در چه رشتهای چه رتبهای کسب کردهاید؟
محمدحسین اعلمى هستم، رتبهی 141 منطقهی 1 رشتهی ریاضی کنکور 94 از اصفهان و هماکنون دانشجوی رشتهی مهندسی عمران دانشگاه صنعتی شریف هستم.
از چه سالی به کانون آمدید؟ چه طور شد که در آزمونهای کانون ثبتنام کردید؟
سال کنکور و از آزمون جمعبندی تابستان به دلیل جامعهی آماری بالای آزمونهای کانون و مقایسهی وضعیت خودم با دیگران در آزمونهای کانون ثبتنام کردم. بدون امتحان دادن نمیشود برنامهریزی کرد و خود برنامهریزی هم خیلی مهم است و آزمون نقش انگیزشی دارد.
اولین تراز شما در آزمونهای کانون چقدر بود و در نهایت تراز شما به چند رسید؟
اولین تراز من 6057 بود و بیشترین آن 7800 بود و به طور میانگین ترازم 7293 بود.
روند افزایش تراز شما چگونه بود؟
قطعا افت و خیز داشتم مثلا 100 یا 400 نمره ترازی افزایش پیدا میکردم سپس در آزمون بعد ممکن بود کاهش باشد یا افزایش.
چقدر طول کشید تا از تراز اولیهی خودتان به ترازی بالاتر رسیدید؟
از اولین آزمون تا اسفندماه. یعنی نزدیک 6 ماه یا کمتر
خودتان دلیل اینکه توانستید افزایش تراز داشته باشید را در چه میدانید؟
طبیعی بود که نتیجهی اولین آزمون من کم باشد چون با همان سطح علمی فقط به خاطر اینکه با شرایط آزمون دادن آشنا شدم در آزمون دوم 600 نمره ترازی افزایش پیدا کردم چون قبلا هیچ شهودی نسبت به برنامهریزی نداشتم در آزمونهای بعدی هم هر بار دقت میکردم که ببینم در کدام درسها ضعف دارم و آن را برطرف میکردم. ثابت نگاه داشتن درصد یک درس یا تراز هم کار سادهای نیست من سعی میکردم با ثابت نگاه داشتن وضعیتم در یک درس (مثلا شیمی)، درس دیگر را بهبود بدهم. من نمیگذاشتم درسی پائین بماند و آن را رشد میدادم.
فیزیک را در ابتدا خوب نبودم ولی به مرور بهتر شدم دست کم اختصاصیها طوری نیستند که روش خاصی برای مطالعهی آنها نیاز باشد بلکه باید زمان صرف آن کرد، خوب خوب مفاهیم را یاد گرفت و مرور کرد.
در مورد عمومیها هم سعی کردم زمان کمتر صرف کنم یعنی من برای ایجاد تعادل بین عمومی و اختصاصی باید زمان مطالعهی عمومیهایم را کاهش میدادم. در عمومیها خوب بودم و زمان آن را که کمتر کردم بهتر شد در کنکور هم 3 تا از عمومیهایم را بالای 90 درصد پاسخ دادم. برایم امکانپذیر بود که در زمان محدود به تراز خوبی در عمومیها برسم و همین کار را کردم.
سعی میکردم برای خودم برنامهریزی داشته باشم و در عین اینکه برنامهام بهتر باشد وقت اضافی از من نگیرد.
فضای مدرسهی ما هم رقابت بود هم رفاقت؛ میتوانست این رقابت مخرب هم باشد ولی اینطوری نبود؛ به مرور زمان که پیش میرفتیم سعی میکردیم روشهایمان را اصلاح کنیم و آنها را تغییر دهیم. اشتباهاتمان را بشناسیم و آنها را کاهش دهیم و به مرور زمان اشتباهات ما کم و بازده روشهایمان افزایش یافت. من و دوستانم در مدرسه با هم خیلی دوست بودیم و با هم رشد میکردیم و افزایش تراز داشتیم با هم بالا میآمدیم وقتی همدیگر را در حال تلاش و رشد میدیدیم ما هم تلاش میکردیم و در نتیجه رشد میکردیم.
هیچوقت شد که ناامید شوید؟ یا غیبت کنید؟
ناامید نمیشدم به این دلیل که الگوهایی از ترازهای پایین داشتم که رشد کرده بودند مثلا امید چهرهگشا رتبه 5 کشوری رشتهی ریاضی کنکور 93 که از دانشآموزان مدرسهی ما بود، از تراز زیر 7000 شروع کرده بود.
بله ایشان در مقالههایی که از او در سایت کانون قرار دادهایم به این موضوع اشاره کرده است. مطالب زیر از او در سایت کانون قرار دارند:
هیچوقت شد که در آزمونها غیبت کنید؟
نه هیچوقت در آزمونها غیبت نکردم. هرچند درست است که وقتی کسی افزایش تراز پیدا میکند انگیزهاش بیشتر میشود و برای شرکت در آزمون تشویق میشود ولی من سعی میکردم در هر صورت غیبت نکنم و به بخش عمدهای از برنامه راهبردی برسم و اینکه آدم بتواند به 100 درصد آن برسد شاید همیشه ممکن نباشد ولی حتی اگر به 80 درصد آن هم رسید خوب است و در هر صورت در آزمون شرکت کند. آزمونها تشویقی بود که به موقع بتوانم خودم را بسنجم و برای آنها آماده شوم.
آیا شما هم دانشآموز همان مدرسهای که 3 برتر سال 93 از آنجا تکرقمی شدند، هستید؟ 3 دوست اصفهانی (شایان نیککار رتبه 4 و امید چهره گشا رتبه 5 و سپند فرقدانی رتبه 6)
بله از مدرسهی شهید اژهای.
تغییر منابع یا استفاده از منابع جدید داشتید؟ توضیح دهید.
نه. منبع عمومیهایم از ابتدا تا انتها یک کتاب بود در هندسهی تحلیلی 2 بار کتاب عوض کردم.
اینکه شما یک کتاب را تا انتها استفاده کردید نشان دهندهی این است که از ابتدا این کتاب را به درستی انتخاب کرده بودید. چه کسی به شما در انتخاب منابع درست کمک کرده بود؟
راهنماییهای دوستان سال بالایی مدرسهمان بود. دانشآموزان مدرسهی ما خیلی به هم کمک میکردند. مثلا مشخصات کتابها (مزایا و معایب) را به صورت شفاف توضیح میدادند و دیگران تصمیم میگرفتند که از آنها استفاده کنند یا نه؛ بخصوص در درسهایی که هنوز به آنها نرسیده بودیم یک نفر در مورد کتابی تحقیق میکرد و آن را استفاده میکرد و سپس آن را به همه معرفی میکرد.
آیا از کتاب خودآموزی استفاده میکردید و استفاده از آن در افزایش تراز شما تاثیری داشت؟
نیاز به استفاده از خودآموزی برای یک سری از درسها (درسهای سخت) داشتم و این برای هر کسی فرق میکند. برای مرور کردن خلاصهی مرور داشتم مثلا از آنجائیکه شیمی 2 و شیمی 3 برای من سخت بود در نتیجه برای آنها خلاصه برمیداشتم ولی درسهای دیگر نه و این نکات را در کتاب خودآموزی مینوشتم.
اگر نتیجهی آزمون مطابق میل شما نبود چه میکردید؟ عکس العمل اولیای شما چگونه بود؟
اوایل وقتی نتیجهی آزمون من خوب نمیشد (که غالبا هم به خاطر بیدقتی بود) اعصابم به هم میریخت به طوریکه کل روز بعد از آزمون درس نمیخواندم ولی بعدا مشکلاتم را مرور میکردم و سریع راهکار ارائه میدادم و مشکلات را سریع برطرف میکردم و جلو میرفتم و خیلی سعی میکردم دیگر اشتباهات قبلیام در آزمونها را تکرار نکنم.
وقتی به دیگر دوستانم میگفتم بیدقتی دارم میگفتند درست میشود نگران نباش و یکی از عواملی که سبب بهبود بیدقتی من شد گذر زمان بود به این صورت که اگر یک اشتباه را در آزمونی مرتکب میشدم تلاش میکردم آن را خوب یاد بگیرم و احتمال اینکه دوباره آن را اشتباه کنم کاهش پیدا میکرد.
والدینم هم حساس نبودند و همواره من را تشویق میکردند.
از عوامل زیر کدام را استفاده کردید و کدام را در افزایش تراز موثرتر میدانید و چرا؟
رها نشدن از برنامهی راهبردی،
اگر دانشآموزان در ماههای پایانی عجله کنند و بخواهند دوران جمعبندی را سریع آغاز کنند ممکن است دانشآموزان اعتماد به نفس کاذب پیدا کنند. من اواخر مباحث برنامهی راهبردی را تندتر پیش رفتم تا دوران جمع بندی را سریعتر شروع کنم و هر چند این روش مزایای زیادی دارد از جمله اینکه دید منطقیتری پیدا کردم و دید من دید طراح کنکور شد اما ممکن بود دچار اعتماد به نفس کاذب شوم.
تاکید بر نقاط قوت پایدار،
عمومیهایم جزو نقاط قوتم بود زبان و دینی وعربی. البته در درس عربی اوایل بد بودم ولی به کمک مدرسه (هم دوستان و هم معلمهایم) توانستم در این درس پیشرفت کنم. دبیر عربی ما عوض شد و پس از آن دید من به این درس تغییر کرد و متوجه شدم که از عربی غول کاذبی برای خودم ساختهام، متوجه شدم تستهای کنکور آسان هستند و با تستها و آزمونها دیدمان بهتر میشود و متوجه میشویم کجاها را نخواندهایم و یاد گرفتم که خیلی از سوالات عربی را با حذف گزینه میتوان به پاسخ رسید و با حذف گزینه میتوان بالای 90 درصد سوالات را پاسخ داد، چون در گزینههایی که به عنوان اشتباه هستند غلطها بدیهی بودند و با رد آنها میتوانستم به پاسخ برسم.
توجه به ایستگاههای جبرانی در پنجرههای باز بهره بردن از دوران طلایی نوروز به عنوان مهمترین ایستگاه جبرانی
ایجاد تعادل بین مطالعهی تستی و تشریحی
بیشتر تستی کار میکردم و حل تمرین تشریحی نداشتم، البته انتظارات مدرسه را در زمینهی سوالات تشریحی برآورده میکردم مدرسه هم منطقی بود و سوالات تشریحی که مدرسه از ما میخواست پاسخ دهیم در راستای کمک به کنکور بود.
کاهش اشتباهات در آزمونها
معمولا غلطهایم در آزمون زیاد بود به مرور بهتر شد و سعی کردم اشتباهاتم را کاهش دهم و آنها را تکرار نکنم.
توجه به اولویتهای هر درس
تاکید بر سوالات استاندارد و تمرین سوالات کنکورهای اخیر (از کتاب آبی)
خیلی خوب است. تا زمانی که تست کنکور دارید و زیاد هستند و هنوز آنها را نزدهاید سراغ تست تالیفی نروید.
پرهیز از تعدد منابع و تاکید بر تکمنبع بودن برای هر درس
تاکید بر جمعبندی روزانه، هفتگی، آزمون محور، پروژه محور، در دوران جمعبندی
بله انجام میدادم. روز قبل از آزمون و در زمان آزمون های جمعبندی، مرور میکردم.
حل تمرین بیشتر
خیلی مهم است، من هم تست زیاد میزدم و بیشتر کار میکردم و ساعت مطالعهام را افزایش دادم.
تاکید بر مرور
مهم بود.
تاکید بر مفهومی خواندن
خیلی موثر است.
تاکید بر آزمون غیرحضوری
تا حدی موثر است.
مدیریت روز آزمون و هوش هیجانی
تا حدودی
آیا برای افزایش تراز هدفگذاری میکردید؟ برای چه درسهایی و چه زمانی هدفگذاری میکردید؟ آیا هدفگذاری شما معقول و دستیافتنی بود؟
بخشی از مباحث هر آزمون در آزمون بعدی هم تکرار میشود و من در این موارد سعی میکردم دهدهی آن مباحث، از قبل کاهش پیدا نکند مثلا اگر قبلا مبحثی را 7 یا 8 از ده زده بودم آن را حفظ میکردم و اگر مبحثی جدید بود و در آزمون قبل نیامده بود هدفگذاری من برای رسیدن به حداکثر بود و بیشتر تلاش میکردم و خیلی تست میزدم
روش مطالعهی شما در درسی که نقطه قوت شما بود چه بود؟
مباحثی از شیمی که حفظی میشوند خلاصهبرداری میکردم.
با توجه به اینکه ساعت مطالعه در هر درس با تراز آن درس ارتباط مستقیم دارد، آیا افزایش ساعت مطالعه داشتید؟
بیشتر شد ولی تمرکز من به صورت هدف محور بود نه ساعت محور، یعنی به تعداد ساعتی درس میخواندم که به هدفم برسم نه اینکه تعداد ساعتی را پر کنم و کیفیت نداشته باشد.
آیا برای افزایش تراز، تغییر روش داشتید؟
اوایل برای دینی 2 یا 3 روش را امتحان کردم تا در نهایت به روش خودم رسیدم (اینکه خلاصهنویسی کنم)؛ اینکه خلاصهی نکات کتابهای کمکدرسی را داخل کتاب درسی مینوشتم.
با این روشها از کجا آشنا شدید؟
خودم ابداع میکردم و خلاقیت به کار میبردم. یک روش را به ویژه برای عمومیها انتخاب میکردم و مطابق آن میخواندم و سپس بررسی میکردم آیا آن روش مطلوب است یا نه.
در اختصاصیها روشها روتین هستند یک سری روشها هستند که نتیجه هم میدهند. برای یک سری از مباحث تست بیشتر زدن راهگشا بود. در اختصاصیها طوری بود که باید یاد میگرفتی و تست بیشتر میزدی و روشها خیلی متفاوت نبودند تمرین بیشتر نیاز بود.
آیا نکتهای هست که به عنوان سخن پایانی بخواهید به کنکوریها بگویید؟
شما قرار است زندگی کنید، درس میخوانید که زندگی کنید، از زندگی و روابط اجتماعی غافل نشوید درس سرجای خودش است.
tadriss.blog.ir
مابرای شما این سایت رو معرفی می کنیم که درباره تدریس ریاضی و فیزیک است.امیدواریم که به این سایت هم سری بزنید.